در پنجمین شماره ویژه نامه جشنواره فیلم فجر بخوانید:
1-کولاژ افسانههای محلی آذربایجان در سینما
بهمن ارک از فیلم «پوست» میگوید
2-ستارههای خاموش
جشنواره سی وهشتم فجرو چهرههای غایب درآن
همراه با یادداشتهایی درباره فیلمهای «خروج»، «درخت گردو»،«قصیده گاو سفید» و«جایی برای فرشتهها نیست»
در ششمین شماره ویژه نامه جشنواره تئاتر فجر بخوانید:
«ایران» از بازار تئاتر ایران در جشنواره تئاتر فجر گزارش میدهد:
باید واقعگرایانه به مسأله نگاه کرد
همراه با یادداشتهایی درباره نمایشهای «بیگانه در خانه»،«مدهآ» و«سکوت سفید»
امام على عليه السلام :
چهار چيز است كه به هر كس داده شود خير دنيا و آخرت به او داده شده است: راستگويى، اداء امانت، حلال خورى و خوش اخلاقى.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 217 ، ح 4282
شاهرخ دولکو
منتقدسینما
-آقا من میخوام مشهور بشم. چکار باید بکنم؟
+خب سؤالت خیلی کلیه. تو چه رشتهای میخوای مشهور بشی؟
- فرقی نمیکنه. ترجیحاً یه رشته هنری. آخه مردم خیلی هنرمندا رو دوست دارن. مشهور شدن توش آسون تره. تازه پول هم داره. خیلی هم داره.
+خب هنر هم رشتههای فراوونی داره. تو کدوم رشته هنری دلت میخواد مشهور بشی؟
- راستش خیلی فرق نمیکنه. هر کدوم که میشه توش زودتر مشهور شد و زودتر به پول و پله رسید.
+ خب اگه این جوریه موسیقی و بخصوص ترانه خونی شاید بهترین انتخاب برات باشه. خوانندهها خیلی سریعتر به شهرت و رفاه میرسن در هنر.
-خوبه. همین خوانندگی خوبه.
+ خب برای خوانندگی اول باید موسیقی رو خوب بشناسی.
- نمیشناسم.
+بعد باید صدای خوبی داشته باشی.
- ندارم.
+ بعد باید شعرها و ملودیهای خوبی آماده کنی.
-نمی تونم.
+بعد باید یه آدم پولدار پیدا کنی که روت سرمایهگذاری کنه. برات کنسرت بذاره و ازت آلبوم منتشر کنه.
- میتونم. میتونم.
+ خب اینکه کافی نیست. تمام موارد مهم قبلی رو نداری.
- مگه همه اونایی که مشهور و پولدار شدن همه اینارو داشتن؟
+همه رو شاید نه. ولی بعضی هاشونو داشتن.
- حالا من میخوام بدون اینا مشهور و پولدار بشم.
+ خب باید بری به سمت جلب توجه کردن، باید آبو گل آلود کنی، یه کاری کنی مدام تو فضای مجازی ازت خبر و تصویر منتشر بشه. خلاصه خودتو توی چشم مخاطب فرو کنی.
- آهان. این خوبه!! یه راهنمایی میکنی که چکار کنم مثلاً؟
+ مثلاً... مثلاً دنبال یه لباس عجیب و غریب باش. لباس خیلی زود همه رو جوگیر میکنه و توجه بهت جلب میشه.
- چه لباسی؟
+مثلاً لباس جنگهای صلیبی رو بپوش. یه جوری که انگار همین حالا از جنگهای صلیبی برگشتی.
- میتونم. بعد چکار کنم؟
+ از رفقا و سرمایه گذارای بانفوذت بخواه برات مجوز یه کنسرت خفن بگیرن. یه جایی که تو بورسه.
-کجا مثلاً؟
+یه جای پر زرق و برق. در جزیره مثلاً.
- بعد؟
+بعد شروع کن بهجای آواز خوندن هی یه کارای عجیب و غریب انجام بده.
- چکار کنم مثلاً؟
+مثلاً هی رو صحنه از این طرف به اون طرف برو تا دوربینا هی مجبور بشن تو رو دنبال کنن و هی به هیجان صحنه ات اضافه بشه.
- دیگه چی؟
+ دیگه کارای عجیب و غریب انجام بده. به جای خوندن، عربده بکش. هی سر مردم داد بزن که چرا باهات نمیخونن و همراهیت نمیکنن.
- زشت نیست؟ خب شاید اونا ترانه هامو نشنیده باشن. که حتماً هم نشنیدن.
+ اصلاً مهم نیست. تو باید جلب توجه کنی. به هر شکلی که شده. اینجوری بهعنوان یه مورد خاص، خیلی زود کلیپ هات تو فضای مجازی پخش میشه. آمار بازدید از کلیپت میره بالا. همه درباره تو و حرفا و حرکات عجیب و غریبت صحبت میکنن.
- ترانهها چی؟
+ترانه کیلویی چنده؟ تو مگه نمیخوای یه شبه مشهور و پولدار بشی؟ با ترانه خوب که به این جاها نمیرسی. این کارا رو که بکنی صدبرابر ترانهها روی مردم تأثیر میذاری و یه شبه مشهور و معروف میشی.
- دمت گرم. عالیه.
+ یادت باشه: هرچی عجیب و غریبتر باشی، بیشتر تأثیر میذاری و زودتر معروف میشی.
- یادم میمونه. فکر میکنی کی این اتفاق میافته؟
+زمانی لازم نداره. امشب کنسرتتو بذاری، فردا یه خواننده مهم و مشهوری که همه برات سر و دست میشکنن سایه جان.
- پس رفتم برای بالا رفتن از پلکان ترقی و شهرت و خوشبختی.
+موفق باشی!!
#ترامپ
فیلمی که از سخنرانی سالانه دونالد ترامپ در کنگره امریکا منتشر شد حسابی سروصدا برپا کرد. البته دو بخش از آن؛ قسمتی که ترامپ با نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان امریکا دست نداد و قسمتی که بعد از پایان سخنرانی ترامپ، پلوسی متن سخنرانی او را پاره کرد. این کار یک روز قبل از نشست آتی سنا درباره استیضاح ترامپ رخ داد و خیلیها آن را هم به این مسأله و هم به خودداری ترامپ از دست دادن با پلوسی مربوط دانستند. کاربران ایرانی هم این فیلم را بازنشر میکردند و بعضیها به شوخی دربارهاش مینوشتند و بعضیها هم رفتار هر دو طرف را تحلیل میکردند: «ترامپ با پلوسی دست نداد و پلوسی متن نطقاش را پاره کرد؛ این فیلم را بارها باید دید و برای همه فرستاد. این نمایی نزدیک از اضمحلال حکومت تروریست امریکاست.»، «این تصویر شکست خورده نانسی پلوسی است...تصویر شکست گلوبالیسم! پایان استیضاح ترامپ، تبرئه شد...»،«در نبردهاى تک به تک، همیشه آن کسى برنده است که هوش بیشترى دارد. ترامپ با دست ندادن به پلوسى، برگ برنده تبلیغاتیش را رو کرد ولى آنکه توانست نگاهها را به سمت خود برگرداند پلوسى بود»،«اولین سری رو که خواست پاره کنه، تصویر بلافاصله رفت رو لانگشات. اما اینقدر پاره کرد که کارگردان تلویزیونی از رو رفت.»، «اشتباه بزرگی کرد. خیلی بزرگ و به ضررشون تموم میشه. حتی احتمال داره برکنار بشه اگر سخت بگیرند. جدای از نهایت بیکلاسی و کوچک کردن خودش، احتمالاً با مشکلات قانونی مواجه میشه. کارش به نفع ترامپ بود. عجب اشتباهی.»، «واقعاً دنیای سیاست چقدر بچگانه شده! حال آدم بهم میخوره»، «سخنرانی ترامپ تو کنگره که همش حاشیه بود...»، «فقط اون جایی که پلوسی متن سخنرانی ترامپ رو پاره کرد. پ.ن: فاز اونهایی که برای ترامپ دست میزنن چیه انصافاً؟!»، «سخنرانیها تو کنگره، از اول تا آخرش سیرکه.»، «نانسی پلوسی اومد دست بده با ترامپ، ترامپ باهاش دست نداد اونم نامه هاشو پاره کرد و فکر یه چاره کرد و عکساشو پاره کرد و فکر یه چاره کرد»، «نانسی پلوسی، متن سخنرانی ترامپ را پاره کرد و به روی میز پرتاب نمود. این حرکت خانم پلوسی، قدرت و استقلال قوه مقننه امریکا را به نمایش میگذارد»، «یک سال از دست زدن تحقیرآمیز نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان امریکا، برای ترامپ که در سومین سخنرانی سالانه وی در کنگره انجام میشد، گذشت. رابطه این دو بویژه بعد از کلید خوردن پروژه استیضاح ترامپ که پلوسی نقش اول آن را بر عهده دارد بهتر نشده که هیچ، به مراتب بدتر هم شده.»، «این فیلمه ادامه نداره؟ بعدش ترامپ به نانسی پلوسی نمیگه قهر قهر تا روز قیامت؟»، «قشنگ یاد دعوای مامان بزرگ بابابزرگا میفته آدم»، «نانسی پلوسی اولین کسی نیست که خودخواهی و رذالت اخلاقی ترامپ را دشت میکند. ترامپ الگو و مصداق بارز تفکر سکولار و لیبرال است. تفکری که انسانها را برای کسب منافع بیشتر فدا میکند و در این راه پیر و جوان هم نمیشناسد!»، «کمی مونده بود نانسی پلوسی کفش اش را در بیاره وسط جلسه بزنه وسط کله ترامپ».
سیدعباس صالحی، عصر دیروز به جشنواره تئاتر فجر آمد و به تماشای نمایش «صدمین سالگرد فتح گریه»، کاری از شهر گچساران نشست. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که پیش از آن از مجموعه تئاتر شهر دیدار کرده بود، به مهمترین سؤالات خبرنگاران درباره ممیزیهای تئاتر، بودجه اندک این هنر، وضعیت نابسامان پهنه رودکی، همزمانی جشنوارههای فیلم و تئاتر و... پاسخ داد. صالحی درپاسخ به سؤالی درباره هنرمندانی که از جشنواره انصراف دادهاند، گفت: «تمام تلاشمان این است که اهالی فرهنگ و هنر در کنار هم باشند و به فعالیتهای فرهنگی و هنری بپردازند و این مسیر را با جدیت و همت پیش ببرند.» یکی دیگر از مباحث طرح شده، همزمانی جشنوارههای فجر بود که وزیر درباره آن توضیح داد: «جشنوارههای تئاتر و فیلم همزمان هستند و این نگاه وجود دارد که در دهه مبارک فجر پارهای از اتفاقات فرهنگی و هنری را با هم ببینیم. این موضوع کمک میکند که بروندادههای هنر ایرانی در یک مقطع دیده شود و به نحوی هم مخاطب میتواند درباره تماشای فیلمهای مدنظر یا تئاترهای مورد علاقه خود انتخاب مناسب را داشته باشد.» عکس: نعیم احمدی/ ایران
ناصر فکوهی درباره جایزه کتاب سال:
کتاب خواندن برای نمایش دادن نیست
ناصر فکوهی، دکترای انسانشناسی سیاسی دارد و او را با آثار تألیفی و ترجمه متعددش در زمینه انسانشناسی، اسطورهشناسی و هویت میشناسیم. او که استاد گروه انسانشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران است، در گفتوگویی که با ویژهنامه کتاب سال داشت به مواردی درباره این جایزه اشاره کرد که خواندش خالی از لطف نیست. فکوهی در این گفتوگو به مواردی اشاره میکند که جایزه کتاب سال را از مسیر اصلی اش دور میکند و پیشنهادهایی برای نزدیک شدن به مسیر اصلی ارائه میدهد. در ادامه میتوانید بخشهایی از این گفتوگو را بخوانید.
یک: ساختار جایزه و تقدیر و سلسله مراتبی کردن فرهنگ، یعنی برتر دانستن این از آن، ساختاری متعلق به قرون پیشین است. من به شخصه با این رویکرد مخالفم. البته منظورم از مخالفت آن نیست که بهصورت سیستماتیک با آنها مبارزه کنم. خود من تا به حال چندین جایزه ملی گرفتهام (از جمله بهترین پژوهش فرهنگی بینالمللی درباره ایران از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جایزه ترویج علم از انجمنی به همین نام). بحث من آن نیست که سوءنیت یا هدفهای نامناسب در این کار وجود دارد، بحث من آن است که جایزه دادن و گرفتن چندان تأثیری بر رشد فرهنگ و حتی جهت دادن به آن ندارد.
دو: جایزه در نهایت یک تبلیغ است. مگر آنکه ما جایزه را به یک امکان تبدیل کنیم. کاری که امروز در بسیاری از جوایز اروپایی و امریکایی و کشورهای دیگر انجام میشود؛ یعنی به فرد امکان میدهند مدتی برای تحقیق به جایی سفر کند و نتایجش را نیز منتشر کند. اما در ایران کتاب سال بهدلیل تصدیگری دولت با دیده مشکوک نگریسته میشود و جالب است که در زمینه علوم اجتماعی، یعنی علوم انتقادی، به ندرت جایزهای داده شده است.
سه: زرق و برقی که در سینما و موسیقی وجود دارد یا میتواند وجود داشته باشد، به روشنی در کتاب که یک عمل آرام و در خلوت است، وجود ندارد و نباید هم وجود داشته باشد. کتاب خواندن نباید برای نمایش دادن باشد و کاری جمعی نیست، اما فیلم و تئاتر و موسیقی عموماً رفتارهای جمعی و نمایشی و دارای قابلیتهای بالای نمایشی شدن بیشتری هستند. حال وقتی کل ماجرا بر سر نمایش است و نه فرهنگ، روشن است که کتاب مهجورتر خواهد بود.
چهار: رسانهها برای جوایز و برنامههایی چون کتاب سال و غیره که متعلق به دورانی دیگر و در گذشته هستند کاری از پیش نمیبرند. بحث اساسی استفاده درست از رسانه برای گسترش رویکردهای مفید فرهنگی چون کتابخوانی، بالا بردن علاقه افراد به فرهنگ و کارهای فرهنگی و از همه مهمتر بالا بردن خلاقیت آنها و یافتن افراد خلاق و کمک به آنها برای به ثمر رساندن طبیعی و به دور از حسادتها، کینهها و خودنماییها است.
فرصتی برای معرفی آثار جوانان
محمدعلی بهمنی
شاعر
جایزه کتاب سال و دیگر جوایزی که شاهد برپایی آنها از سوی مؤسسات دولتی و خصوصی هستیم محرک مهمی در تشویق جوانترها برای انجام کارهای اصولی به حساب میآیند. نباید فراموش کرد که این جوایز هرچقدر هم با تلاش برگزارکنندگان آنان برای داوریهای اصولی و بیطرف همراه باشند، باز هم با حرف و حدیثهایی روبهرو میشوند. اتفاقی که تنها به جایزه کتاب سال یا جایزه ادبی جلال آل احمد هم محدود نمیشود و اغلب رویدادهای فرهنگی- ادبی را دربرمیگیرد. حالا که اسامی برگزیدگان جایزه کتاب سال اعلام شده، نمونههای آن را میتوان طی همین چند روز ملاحظه کرد؛ فارغ از افرادی که آثارشان بهعنوان برگزیده معرفی شده است، به احتمال فراوان نویسندگان یا مترجمانی که اثرشان به مرحله نهایی داوری نرسیده مدعی میشوند که در بررسیها اصل بیطرفی رعایت نشده است.
البته نه اینکه بخواهم جایزه کتاب سال را تطهیر کنم اما حرفم بر سر این است که نه تنها در ایران، بلکه در هیچ کجای دنیا با جشنوارهها و جوایزی که به دور از حاشیه برگزار شوند روبهرو نمیشویم. از این مسأله که بگذریم؛ باید بابت تلاش برای معرفی آثار برتر حوزههای مختلف از برگزارکنندگان این قبیل رویدادهای علمی- فرهنگی تشکر کرد. حداقل از این طریق فرصتی برای اطلاع خوانندگان از وجود آثار شاخص فراهم میشود.
بزرگان حوزههای مختلف که نیاز چندانی به معرفی ندارند اما بحث درباره جوانان قدری متفاوت است. امیدوارم شرایطی فراهم شود که همه جوانان از فرصتی برابر و عادلانه برای عرضه آثار خود برخوردار شوند. اتفاقی که بخشی از آن بهطور قطع در گرو داوریها و اسامی معرفی شده از سوی داوران جایزهای همچون جایزه کتاب سال است.
مشوقی برای عرضه اصولیتر آثار
فتحالله مجتبایی
مورخ ادیان و فلسفه شرق
تردیدی نیست که برگزاری جوایزی همچون جایزه کتاب سال با وجود همه اما و اگرهای متوجه آنان اتفاقی خوب و غیرقابل انکار به حساب میآیند.
از کارکــــــردهـــای مثبــــت این رویدادهای علمی-فرهنگی میتوان به جرقهای اشاره کرد که در ذهن پدیدآورندگان کتاب بویژه میان جوانترها ایجاد میشود؛ اینکه جوانان بدانند طی سال با جوایز مختلفی روبهرو هستند که فرصتی برای ارزیابی نوشتهها، ترجمهها و پژوهشهای آنان میدهد اتفاق
مهمی ست.
اتفاقی که نه تنها طی برگزاری جایزه کتاب سال شاهد آن هستیم، بلکه در دیگر جوایزی که از سوی بخش خصوصی مدیریت میشوند هم رخ میدهد. جوانان وقتی بدانند ترازویی برای سنجش آثار آنان وجود دارد در جهت تألیف هرچه اصولیتر و علمیتر آثار خود میکوشند.
بخشی از حیات فکری ما در گرو چنین تشویقهایی است. البته نباید فراموش کرد که هیأت داوران هم باید در انتخاب آثار برتر چشمپوشی یا اعمال سلیقه به خرج ندهند. پیشنهاد من به شورای سیاستگذاری این جایزه در دورههای آینده این است که تلاش کنند آثار بازاری و عامهپسند راهی میان انتخابهای آنان نداشته باشند.
انتخاب آثار باید به نحوی انجام شود که کتابهای انتخابی در هر حوزهای که هستند بر همه اجزای جامعه اثر بگذارند. از ترکیب هیأت داوران هم نمیتوان غافل شد، به هرحال بخش مهمی از اعتبار جوایز به بزرگانی است که بررسیها از سوی آنان انجام میشود، داورانی که افزون بر شناخت از حوزه کاری خود درباره جامعه و نیاز آن هم بخوبی
بدانند.
برگزارکنندگان چنین جوایزی باید تلاش کنند مردم و اهالی کتاب را به داوریها مشکوک نکنند و این مسأله هم مهیا نمیشود مگر با دوری کردن آنها از حاشیههایی که اغلب گریبان جوایز و برگزارکنندگان آنها را میگیرد.
توجه به استانداردهای لازم
عبدالله انوار
نسخهشناس و متخصص متون کهن
برگزاری جایزههایی همچون جایزه کتاب سال را باید اتفاقی مهم در عرصه کتاب دانست؛ رویدادهایی که به مخاطبان در انتخاب آثار شاخص کمک خواهند کرد. یکی از مهمترین شاخصها در افزایش اعتبار جایزه کتاب سال و همچنین سایر جایزههای دولتی در این است که هیأت داوران آنها در انتخاب آثار میل و نگاه شخصیشان را کنار بگذارند و مبنا را تنها بر کار اصولی بگذارند. تنها یک روز از مراسم اختتامیه کتاب سال میگذرد و این بهترین فرصت برای محک زدن انتخابهای داوران این رویداد ملی است. بهتر است جستوجویی میان فهرست این آثار داشته باشیم و ببینیم که چه تعداد از کتابهایی که عنوان برگزیده یا شایسته تقدیر به آنها اعطا شده از شایستگی لازم برخوردار هستند. اگر این کتابها بر اساس ضرورت و همچنین استانداردهای لازم انتخاب شده باشند، میتوان به اثرگذاری نتیجه داوری میان اهالی کتاب و مردم امیدوار شد. نه تنها برای این جایزه که در ارتباط با سایر رویدادهایی از این دست هم ضرورت بسیاری دارد که درباره برخورداری هیأت داوران از دانش و تجربه کافی در زمینههای مورد داوری آنها اطمینان حاصل کرد؛ البته این توصیهای است که به شورای سیاستگذاری این جایزه برای دورههای آینده دارم و بحث آن از زمان حاضر
خارج است.